روزمرگیهای نانی خانوم و فرهنگ لغت
نازنین دوبسته کبریت و ریخته وسط خونه هی میگه مامانی بیابیا تاب تاب یعنی بیا واسم تاب تاب درست کن یهویی میگه مامایی ٢ تا* نایی یعنی ٢ تا پرتقال برام بیار صبح بیدار شده ١٠ با غر غر :مامایی دیده میخوام مامایی دیده دیده صورتشم گذاشته روی بالشت مامانی:ایوای شیر نداریم اصلا امروز دیشب تموم شده اما واسه اروم شدن نازنین مامایی میگه دیده کجای؟ اوجایی؟بعد هم پیداش میکنه و یه چیز غیر شیر میده به نانی خانوم تا صبحشو باشیش شروع کنه *نایی :کلا به تمام میوه ها اعم از نارنگی پرتقال لیمو نایی گفته میشود البته اصل این لغت از نارنگی گرفته شده در فرهنگ لغت نانی خانوم ما..البته ناگفته نمونه چندیدن ماهه کماکان نایی مونده عصر نوش...